۱۳۹۱ بهمن ۲۳, دوشنبه

.

 با خودم فکر میکنم آرزوها ما را میسازند و حسرتها خاکسترمان میکنند... و تازه بعد از دو سال میفهمم، همه آن حجم عشق که ارزانی مردی داشتم و پاس داشته نشده، حفره شده در قلبم، حسرت شده به جانم ... من حسرت زده ام ... من خاکسترم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر