۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

صدای تو خوب است


انگار امشب همه چیزها دست به دست هم داده اند تا تو را زنده تر کنند در ذهنم
نیمه شب " صدای تو را دوست میدارم" همایون شجریان، و خاطره صدایی که تا ابد در گوشم زنگ میزند.
گودر را باز میکنم،  کسی گزیده ای گذاشته از "دکتر نون زنش رابیشتر از مصدق دوست دارد"، آن تابستان دلدادگی و عاشقی، امانت گرفته بودم از تو، خواندم یک نفس... زمستان به من هدیه دادی، و من بی صبرانه منتظرم بودم ببینم اول کتاب برایم چه مینویسی،طبق عادت نوشتی "برای تو که اهل بارانی" و چقدر دلم تنگ شده بود برای روزهایی که کلمات را برایم برمیگزیدی و مقدسشان میکردی ... زن چشمهایش را پاک میکند و کلمات را سر هم میکند و کتاب در دست میگیرد، تا هوس نکند پیامی به تو بزند و بگوید :" هنوز صدایت را دوست میدارم."...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر